تحولات لبنان و فلسطین

عرفان‌های نوظهور اشتراکات متعددی با یکدیگر دارند. یکی از موارد مشترک در تمامی این عرفان‌ها عقل گریزی است. آنها سلوک معنوی را کار دل می‌دانند و در آن جایگاهی برای عقل متصور نیستند.

بیان مشترک عرفان‌های نوظهور: «عقل در سلوک ما راهی ندارد»

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم:

همانطور که در یادداشت گذشته  بیان شد، اگرچه در ابتدای امر به نظر می‌رسد که ‎عرفان‌های نوظهور هیچ تشابه و ارتباطی با یکدیگر ندارند، امّا بررسی دقیق «زندگینامه»، «عقاید» و «اهداف» رهبران این فرقه‌های نوپدید بیانگر آن است که میان جریان‌های مذکور، تشابهات قابل توجّهی وجود دارد که از میان این تشابهات، می‌توان به «وجود بحران‌های روانی در بسیاری از رهبران عرفان‌های نوظهور»، «ایجاد آرامش برای انسان از طریق مسکّن‌های موقّت»، «سکوت در برابر ظلم» و «دور ساختن انسان از دین یا همان دین‌زدایی» اشاره نمود. این موارد در یادداشت گذشته مورد تبیین و بررسی قرار گرفت. در این یادداشت در صدد معرّفی باقی اشتراکات مهم عرفان‌های نوظهور هستیم.

دور ساختن پیروان خود از عقل یا همان عقل‌گریزی

بی‌اعتنایی به قوّه عاقله و دور ساختن پیروان خود از فکر و اندیشه، یکی از ویژگی‌هایی است که تقریباً در تمامی عرفان‌های نوظهور وجود دارد. از نظر رهبران این عرفان‌ها «سلوک معنوی کار دل است و فکر و عقل در آن هیچ راهی ندارد». بعلاوه ایشان عقل را منشأ تشویش‌های ذهنی و پراکندگی حواس معرّفی کرده و بدان به عنوان مانعی برای سیر و سلوک‌های معنوی می‌نگرند1. از همین رو، پیروان خود را به دوری از عقل و اندیشه دعوت کرده و تلاش می‌کنند تا عواطف و احساسات را جایگزین عقل نمایند تا بدین ترتیب، از آگاهی یافتن پیروانشان نسبت به ماهیّت حقیقی این عرفان‌ها جلوگیری کرده و بتوانند آن‌ها را به بردگانی تبدیل کنند که در مقابل ارباب خود هیچ اختیار و مخالفتی نشان نمی‌دهند.

هماهنگی‌های پشت پرده میان رهبران عرفان‌های نوظهور

یکی از ویژگی‌های قابل توجّه عرفان‌های نوظهور همفکری، همکاری‌ و اقدامات کاملاً هماهنگی است که از سوی رهبران آن‌ها صورت می‌گیرد. به عنوان مثال، بسیاری از عقاید منتشر شده از سوی رهبران عرفان‌های نوظهور تنها اختلافات ظاهری با یکدیگر داشته و در باطن امر، دارای مفاهیم مشابهی هستند. همچنین برخی از رهبران این عرفان‌ها پیروان خود را به مطالعه آثار سایر رهبران عرفان‌های نوظهور امر کرده و یا برنامه‌های مشترکی را با دیگر مدّعیان این عرفان‌ها برپا می‌سازند. علاوه بر این دو مورد، بسیاری از رهبران عرفان‌های مذکور در مؤسسات مشترکی از قبیل مرکز چوابرا، مؤسسه دبی فورد و یا گروه رهبران تکاملی عضو هستند و از سوی این مراکز مورد حمایت‌های مالی و غیر مالی قرار می‌گیرند2.

«دعوت پیروان به مطالعه آثار رهبران دیگر عرفان‌های نوظهور»، «ممانعت کردن از ارتباط پیروان با ادیان آسمانی یا اعتقاد به این ادیان»، «عضویّت بسیاری از رهبران عرفان‌های نوظهور در یک یا چند مؤسسه به ظاهر فرهنگی» و «حمایت مالی چند مؤسسه خاص در جهت انتشار افکار و عقاید این عرفان‌ها در میان مردم»، همه نشان از وجود تشکیلاتی واحد و منسجم در پشت پرده عرفان‌های نوظهور دارد؛ تشکیلاتی که راهبرد واحد و مشخّصی را به رهبران عرفان‌های نوظهور ارائه کرده و از گرایش مردم به عقاید این عرفان‌ها (عقایدی از قبیل دوری از ادیان آسمانی و جلوگیری از مبارزه با ظلم و تروریسم) سود می‌برد.

انجام اقدامات سیاسی در عین طرح ادّعای «سیاست گریزی»

یکی دیگر از وجوه اشتراک بسیاری از عرفان‌های نوظهور، سوء استفاده‌ای است که رهبران و گردانندگان آنان از پیروان خود در جهت دستیابی به اهداف سیاسی نظام سرمایه‌داری انجام می‌دهند. در توضیح پیرامون این مسئله باید گفت رهبران عرفان‌های نوظهور یا نمایندگان ایشان اگرچه در ابتدای امر مدّعی می‌شوند که به دنبال رساندن پیروان خود به آرامش بوده و با مسائل سیاسی هیچ ارتباطی ندارند، لکن پس از ورود افراد به این عرفان‌ها، از پیروانشان در جهت رسیدن به مقاصد سیاسی نظام سرمایه‌داری و به خصوص صهیونیسم سوء استفاده می‌کنند. این سوء استفاده در بسیاری از موارد به شکل «عدم مشارکت در مسائل سیاسی یک کشور (همچون انتخابات‌ها و راهپیمایی‌ها)» و در مواردی نیز به صورت «دعوت پیروان به حضور در اغتشاشات و آشوب‌های سیاسی یا رأی دادن به شخص خاص» صورت می‌پذیرد.

در واقع، اگر از زاویه صحیح به اظهارات رهبران عرفان‌های نوظهور پیرامون مسائل سیاسی نگریست، می‌توان دریافت که آن‌ها در عین اعلام انزجار ظاهری نسبت به شرکت در مسائل سیاسی، پیروان خود را به عنوان وسیله و ابزاری در جهت اجرای مقاصد سیاسی اربابان خود مورد استفاده قرار می‌دهند.

مقابله کاملاً هماهنگ و برنامه‌ریزی شده با گسترش معنویت دینی و به خصوص اسلام‌گرایی

یکی از مهمترین اشتراکات عرفان‌های نوظهور، اقدامات کاملاً هماهنگ و برنامه‌ریزی شده‌ای است که رهبران و گردانندگان این عرفان‌ها در جهت مقابله با گسترش معنویت دینی، به خصوص اسلام‌گرایی، در میان مردم جهان انجام میدهند. در توضیح پیرامون این مسئله باید گفت رهبران عرفان‌های نوظهور در تلاش هستند تا با بیان عباراتی در ظاهر متفاوت و در باطن همسو، در یک اقدام کاملاً هماهنگ و برنامه‌ریزی شده مردم مناطق مختلف جهان را به عرفان‌های کاذب و مسکّن‌گونه مشغول ساخته و بدین ترتیب، از حقیقت‌جویی و گرایش ایشان به معنویت نوین دینی و به خصوص اسلام جلوگیری کنند. بدین ترتیب، تا زمانیکه فرد دردها و نیازهای روحی خود را از طریق مسکّن‌های ارائه شده از سوی عرفان‌های نوظهور خاموش می‌سازد، به دنبال حل کردن ریشه‌ای و صحیح این دردها و نیازها نخواهد بود و از گرایش مردم به معنویت‌های معنوی و اسلام جلوگیری خواهد شد.


1. ر.ک: مظاهری سیف، حمیدرضا و شریفی دوست، حمزه و کیانی، محمّدحسین؛ آسیب‌شناسی معنویت‌های نوظهور، قم: صهبای یقین، 1391، صص 41-43.

2. ر.ک: همانجا، صص 30-33.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.